صَیِّب

اسلایدر

آخرین نظراتِ خوانندگان

نقش معلم در تربیت و زندگی انسان

""" صَیِّب """ | دوشنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۱:۵۹ ب.ظ

در سیستم های آموزشی، افراد زیادی مشغول به کارند و فعالیت های آنها بطور مستقیم یا غیر مستقیم در تربیت دانش آموزان و یا دانشجویان مؤثر است اما در این میان، نقش معلمان و اساتید و دانشگاهها از دیگر افراد بسیار برجسته‏تر می نماید چنان‏که بیشتر اوقات را دانش آموزان در مدرسه و دانشجویان در دانشگاه زیر نظر آنها سپری می کنند و عوامل دیگر هم فراهم آورنده زمینه برای فعالیت معلّم‏ها و اساتید می‏باشد از این رو بسیاری از دانش آموختگان نظام آموزشی سنتی و جدید شکل گیری شخصیت خود را مرهون معلمان خود می دانند یکی از نویسندگان که عمری را به معلمی گذرانده می‏نویسد: یکی از تحصیل کرده‏هایی که تحصیلات عالی و دکترای خود را در کشور آلمان به پایان رسانیده بود چندین بار اقرار واعتراف کرد که همه عقاید دینی او مدیون ارتباط با معلّم خود بوده است.(1)
زیرا آنچه در فرایند تعلیم و تربیت به متعلم انتقال می‏یابد تنها معلومات و مهارت‏های معلّم نیست بلکه تمام صفات، خلقیات، حالات نفسانی و رفتار ظاهری او نیز به شاگردان منتقل می شود.(2)
رابطه دانش آموز با معلّم یک رابطه باطنی و معنوی است دانش آموز و یا دانشجو معلّم را شخصیتی محترم و ممتاز می‏داند که او را در بزرگ شدن و به استقلال و آزادی رسیدن، و به عضویت رسمی جامعه در آمدن کمک و مساعدت می نماید معلّم با روح و جان دانش آموز و یا دانشجو سروکار دارد و به همین جهت بعنوان یک الگوی محبوب و مطاع پذیرفته می شود . دانش آموز اگر چه قبلا در محیط خانواده علوم و اطلاعات فراوانی را کسب کرده رفتارهایی را آموخته و به اموری عادت کرده و تا حدودی شخصیت او شکل گرفته است ولی هنوز شکل ثابت به خود نگرفته و تا حد زیادی قابل انعطاف و تغییر می‏باشد. کودک و نوجوان در این سنین از محیط خانواده خارج می شود و بطور رسمی در اجتماعی جدید یعنی مدرسه و یا دانشگاه پذیرفته می شود .
دانش آموز در این اجتماع جدید فرصت می یابد تا افکار و اندوخته‏های دینی و رفتار و عادتهای گذشته‏اش را مورد بازنگری قرار دهد و شخصیّت خویش را بسازد و تکمیل و تثبیت نماید.
با نفوذترین و محبوب ترین فردی که می تواند در این مرحله حساس او را یاری کند معلّم است به همین جهت دانش آموزان و یا دانشجویان معلّم و استاد خود را بعنوان یک الگو و اسوه می پذیرند و از رفتار و گفتار و اخلاق خوب یا بد او سرمشق می گیرند . و خود را با وی همسان و همانند می سازند.
همچنین دانش آموزان همه اعمال و رفتار معلمان و مدیر و حتّی سرایدار مدرسه را زیر نظر دارند، و از آنها درس می گیرند دانش آموزان از طرز برخورد و تعامل معلمان با مدیر، معلمان با یکدیگر، معلمان با خدمتکاران مدرسه و معلمان با دانش آموزان درس می‏گیرند.

.

  • """ صَیِّب """

معنای تقوا

""" صَیِّب """ | پنجشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۷:۰۱ ق.ظ

.

از حضرت على (ع) جویا شدند معناى تقوا و پرهیزگارى چیست ؟ حضرت فرمود: کسى را مى توان با تقوا گفت که اگر کلّیه اعمال و رفتارهاى او را در میان یک طَبَق بگذارند و بدون اینکه سرپوشى روى آن طَبَق انداخته باشند آن را در اطراف جهان بگردانند او عملى انجام نداده باشد که باعث شرمندگى وى گردد و بدین علّت لازم شود که آن را پنهان نماید.

  • """ صَیِّب """

تقوا از منظر قرآن و عترت

""" صَیِّب """ | سه شنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۸:۴۷ ب.ظ

یکی از دستورات خداوند متعال، که

در قرآن کریم در اشکال و قالب‎های

گوناگون برای بندگان بیان شده است.

تقوی می باشد. مثلا در قالب های امر

به تقوی، بیان و ذکر آثار و برکات تقوی

در زندگی دنیوی و حیات اخروی و تعریف و تمجید از جایگاه والا و عاقبت اهل تقوی در بهشت و ... و این سفارش به تقوی نه تنها در قرآن برای مسلمانان آمده بلکه امت های قبل از اسلام نظر یهودیت و مسیحیت و ... که از جانب خداوند برایشان کتابی آسمانی آمده بود نیز از جانب خداوند سبحان سفارش و توصیه به تقوی شده اند، پس تقوی در کتب آسمانی پیشین نیز بوده، خداوند می فرماید: “و ما به کسانی که پیش از شما، کتاب آسمانی به آنها داده شده بود، سفارش کردیم، (همچنین) به شما (نیز) سفارش می کنیم که “اتقوالله” تقوی الهی پیشه کنید”(1) اما تقوی یعنی چه؟ این کلمه از ماده “وقی” است که به معنای حفظ و صیانت و نگهداری است. شهید مطهری(ره) بعد از بررسی واژه تقوی در لغت و استعمال آن می نویسد تقوا به معنای عام کلمه زندگی هر فردی است که می خواهد انسان باشد و تحت فرمان عقل زندگی کند و از اصول معینی پیروی نماید. تقوای دینی و الهی یعنی اینکه انسان خود را آنچه از نظر دین و اصولی که دین در زندگی معین کرده، خطا و گناه و پلیدی و زشتی شناخته شده، حفظ و صیانت کند و مرتکب آنها نشود” در ادامه ایشان این تقوا را (حفظ و صیانت خود از گناه) را به دو نوع تقسیم می کنند تقوی ضعف و تقوی قوت. نوع اول اینک انسان برای اینکه خود را از آلودگی و معاصی حفظ کند و از موجبات آنها فرار کند و خود را همیشه از محیط گناه دور نگاه دارد شبیه کسی که برای رعایت حفظ الصحه خود کوشش می کند خود را از محیط مرض و میکروب و از موجبات آنها فرار کند و خود را همیشه از محیط گناه دور نگه داردو نوع دوم اینکه در روح خود حالت و قوتی به جا آور که به او مصونیت روحی و اخلاقی می دهد که دکتر فرضا در محیطی قرار بگیرد که وسائل و موجبات گناه و معصیبت فراهم باشد، آن حالت و ملکه روحی او را حفظ کند ... حقیقت تقوی همان روحیه قوی و مقدس عالی است که خود حافظ و نگهدارنده انسان است. باید مجاهدت کرد تا آن معنا و حقیقت پیدا شود”(2)

    تقوی از لوازم ایمان است چرا که خداوند متعال در چندین آیه می فرمایند: یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله. مثلا در آیه 278 بقره و آیه 18 سوره حشر این ملازمت (تقوی و ایمان) در جاههای دیگری از قرآن به مناسبتهای گوناگون نیز آ مده است مثلا در آیات 57 و 112 سوره مائده “تقوی الهی پیشه کنید اگر مومن می باشید”

.

  • """ صَیِّب """

راههای تربیت اسلامی کودکان

""" صَیِّب """ | جمعه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۳، ۰۳:۴۳ ب.ظ

طبق مطالعه ای که تأثیرات دین را بر رشد و ارتقای کودکان بررسی کرده است، مشخص شده کودکانی که والدین مذهبی دارند بهتر از دیگر کودکان رفتار می‌کنند و خود را با شرایط تطبیق می‌دهند.



در مطالعه ای که بر روی بیش از 16 هزار کودک که بیشتر آنها در سال‌های اولیه ی تحصیل بودند خواستند ارزشیابی کنند که کودک چه‌قدر بر خود کنترل دارد، چند وقت یک‌بار رفتار ضعیف یا نامناسب از خود نشان می‌دهد و آیا به‌خوبی به همسالانش احترام می‌گذارد و با آنها تعامل دارد یا نه؟ محققان نمرات به‌دست آمده را با اظهارات والدین مبنی بر این‌که چند وقت یک‌بار به مکان‌های مذهبی می‌روند، آیا در مورد دین با کودکشان صحبت می‌کنند یا خیر و آیا بر سر مسائل دینی در خانه مشاجره می‌کنند یا نه، مقایسه کردند.

نتیجه این بود: کودکانی که والدینشان به‌طور مرتب در مراکز دینی شرکت داشتند (به‌خصوص وقتی هر دوی آنها بسیار مرتب به این مراکز می‌رفتند) و با کودکشان در مورد دین صحبت می‌کردند، نسبت به کودکانی که والدینشان مذهبی نبودند، هم از طرف والدین و هم از طرف مربیان نمره ی بهتری در مورد کنترل بر خود، مهارت‌های اجتماعی و تمایل به یادگیری کسب کردند.

همچنین این پژوهش نشان داد هنگامی که والدین غالباًً بر سر مسائل مذهبی بحث و مشاجره می‌کردند، کودکان بیشتر مشکل داشتند.

محققان در توجیه این یافته‌ها می‌گویند: آموزش‌های مذهبی و تربیت اسلامی کودکان به سه دلیل می‌تواند برای کودکان خوب باشد؛ اول این‌که گروه‌های مذهبی از والدین حمایت اجتماعی می‌کنند و این برای رشد مهارت‌های آنان مفید است. کودکانی که بـه این گروه‌های مذهبی آورده می‌شوند وقتــی همـان حرف‌های والدین شــان را می‌شنوند که بزرگســـالان دیگر هـم آنها را تأیید می‌کنند، حرف‌های والدین شـان را در خانـه عمـیق‌تر درک می‌کنند.

دوم این‌که در تربیت اسلامی کودکان انواع ارزش‌ها و هنجارهایی که در گروه‌های مذهبی مبادله می‌شود، اغلب به فداکاری و طرفــداری از خانـواده گرایش دارند. این ارزش‌ها در شکل‌گیری ارتباط والدین با کودکان و در نتیجه رشد کودکان در واکنش به این ارتباط بسیار بسیار مهم هستند .

در آخر سازمان‌های مذهبی مهارت‌های والدین را با معانی مقدس عجین می‌کنند.

.

  • """ صَیِّب """

حیا و عفاف در فضای مجازی

""" صَیِّب """ | چهارشنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۳، ۱۲:۰۳ ب.ظ

قالَ عَلىّ‏ (علیه‏ السّلام):
أَلْایمانُ شَجَرَةٌ أَصْلُهَا الْیَقینُ وَ نُوُرهَا الْحَیاءُ ....  

حضرت على‏ (علیه‏ السّلام) فرمود:
ایمان، درختى است که ریشه آن یقین و نور آن حیاست ....
منبع : غرر الحکم، ج 2 ، ص 47

.

.

در فضای مجازی مسئله حجاب با سوء استفاده‌هایی که می‌دانیم تا کنون از حریم کاربران صورت گرفته و آثار مخربی که عدم رعایت آن برای جامعه در بردارد، چه تکلیفی با خود به همراه دارد؟

.

  • """ صَیِّب """

او همیشه آنلاین است

""" صَیِّب """ | سه شنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۳، ۱۲:۵۰ ب.ظ

 

 

 

مراقب دست راستمــــان که کلیک می کند

و چشمانمان که نظاره می کند باشیم

.

” کل اولئـــک کان عنـــه مسئــــولا “

و بدانیم و آگاه باشیـــم که

خـــــداوند

هم یک کاربـــــر همیشــــه ” آنلاین ” اینجــــاست...

  • """ صَیِّب """

آزادی اجتماعی از منظر قرآن

""" صَیِّب """ | يكشنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۳، ۱۱:۳۳ ب.ظ

  پدید آورنده : آیة اللّه جوادی آملی

آزادی در اسلام

یکی از ویژگی های جامعه اسلامی آزادی است به این معنا که آیا فرد وقتی در جامعه زندگی می کند از آزادی برخوردار است یا نه؟ در این فصل اقسام معنا، حدود و شئون مختلف آزادی مطرح می شود.

اقسام آزادی

آزادی عقلی:

سخن درباره آزادی عقلی بحث از یک مسئله تکوینی است نه اخلاقی، قانونی، حقوق و قراردادی و آن بحث این است که آیا انسان مجبور است یا مفوّض و به خود وانهاده شده؟ در کتاب های فلسفه و کلام در پاسخ این پرسش گفته شده که انسان نه مجبور است، تا اسناد و نسبت کارهایش به او مجازی باشد و نه مفوّض است تا اسناد کار به او به نحو استقلال باشد، هم جبر باطل است و هم تفویض و آنچه حق است، امر بین الامرین است که از آن به «اختیار و آزادی» انتخاب یاد می شود. بسیاری از حکما در کتابهای عقلی به این سخن عقیده دارند.امّا معتقدان به جبر تاریخ و صاحبان تفکّر اشعری انسان را آزاد نمی دانند.

نفی جبر و تفویض و اثبات آزادی از حوزه این مباحث خارج است، زیرا بحثی عقلی است که آیاتی از قرآن چون: «انّا هدیناه السّبیل امّا شاکراً و امّا کفوراً؛ ما انسان ها را هدایت کردیم و راه را به او نشان دادیم او یا شکر و پذیرای هدایت است و یا کفور و ناسپاس در برابر هدایت است و آن را نمی پذیرد.»(1) و «و قل الحقّ من ربّکم فمن شاء فلیؤمن و من شاء فلیکفر؛ حق را از طرف پروردگار بگو هر که خواهد ایمان آورد و هرکه خواهد کفر ورزد»(2) مبین آن می باشند.

آزادی اخلاقی:

آزادی اخلاقی را قرآن کریم در روایات معصومین(ع) به انسان ها آموختند تا از بند رذایل اخلاقی رهایی یابند، چون یک انسان متکبر یا طمع ورز و آزمند، هرگز آزاد نیست این آزادی در کتابهای اخلاق قابل طرح است که به عنوان یک فضیلت اخلاقی تحت عنوان (حرّیت) مورد بحث قرار می گیرد.

آزادی عرفانی:

برتر از دو قسم یاد شده، آزادی عارفانه است ـ نه زاهدانه ـ و آن اینکه انسان از هرچه رنگ تعلق، بلکه از هرچه رنگ تعیّن پذیرد آزاد باشد، چیزی او را به خود جذب و جلب نکند و برای انسان چیزی جز خدا که مطلق محض است، جاذبه نداشته باشد این آزادی که عارف در پی آن است، اگر در کتاب های اخلاقی مطرح می شود در حدّ یک اشاره است که از آن می گذرند و این اوج اخلاق و در محور یافته های اهل معرفت است.

آزادی حقوقی:

این آزادی، مورد بحث حقوقدانان و قانون شناسان است که مواد قانونی باید طوری تدوین شود که اجرای آن مستلزم برخورد حقوقی نباشد یعنی یک انسان در کیفیت بهره برداری از مواهب طبیعی تا حدّی آزاد است که آزادی او مزاحم حقوق و بهره وری دیگران نباشد و اصل «لاضررو لا ضرار فی الاسلام» در همین محدوده قابل اجرا است. این آزادی حقوقی و قانونی است.

از اقسام یاد شده آزادی برخی مانند آزادی عقلی در این مقاله مورد بحث واقع نمی شود و بعضی مانند آزادی اخلاقی، عرفانی و حقوقی مورد بررسی قرار می گیرد.

.

  • """ صَیِّب """

ویژگیهای خانواده‎ی قرآنی

""" صَیِّب """ | يكشنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۳، ۱۱:۰۰ ب.ظ

مقدمه

قرآن کریم چشمه فیاضی است که هدفی جز تربیت وهدایت انسانهاورهنمون ساختن کاروان بشری به سرمنزل سعادت دنبال نمی کند.اهمیت تشکیل خانواده وشئون واصول مربوط به آن در دین اسلام واضح تر است از آنکه نیازی به اثبات داشته باشد وهمین اهمیت هم باعث شده است که خداوند جلّ شأنه در قرآن جملاتی نهایی وسازنده ترین مطالب را مطرح نمایند.قرآن به عنوان منبع اصلی ولا یزال دین مبین اسلام؛برکارکرد انسانی واجتماعی خانواده توجه داشته ودستوراتی نجات بخش وروشنگر در این باره فرود آورده است

به جهت اهمیت  وتأثیری که این نهاد مقدس در رسیدن به اهداف عالیه انسانی در جوامع بشری دارد.از دیر باز مورد توجه جامعه شناسان واندیشمندان قرار گرفته وتألیفات زیادی نیز در این زمینه انجام شده است که از آن جمله کتاب خانواده در قرآن تألیف احمد بهشتی؛کانون مهرورزی تألیف عباس پسندیده ودینداری ورضامندی خانوادگی تألیف مجتبی حیدری می باشد.

امروزه اختلال در نظام مقدس خانواده وبی اعتنایی به اصول ضروری وارزشهای آن است که پایه های اصلی زندگی را به تباهی کشیده ومهمترین عامل در ارتکاب رفتارهای هنجار شکن قلمداد شده است.

در این مقاله تلاش شده است که با معرفی الگوها واسوه هایی که در قرآن به عنوان خانواده های برتر شناخته شده اند .راهی را در پیش روی خانواده  قرار دهد تا این نهاد مقدس بتوانند از به تباهی کشیده شدن فرزندان وبه تبع آن جامعه جلوگیری نماید.

.

.

جایگاه خانواده در اسلام

خانواده در اسلام کانون عبودیت پروردگار است واسلام اساس خانواده را بر مودت ورحمت می داند وبرحفظ وتشکیل آن تأکید زیادی دارد.مثلاً در این آیه 32 سوره مبارکه نور در مورد اهمیت تشکیل خانواده می فرماید«وانکحوا الأیامی منکم والصالحین من عبادکم وامائکم إن یکونوا فقراءَ یغنهم الله من فضله والله واسع علیم»

در محیط خانواده ؛فرزند نیاز تکوینی ومستقیم خود را به پدر ومادر تأمین می کند وزن وشوهر نیاز جنسی وعاطفی خود را به وسیله یکدیگر برطرف می کنند.

اسلام برای خانواده از ابتدای تشکیل آن برنامه ویژه ای دارد .نحوه معاشرت اعضای خانواده؛روابط والدین وفرزندان هریک دستورات خاصی دارد.

از دید اسلام اساس زندگی خانوادگی برمحبت وعشق بنا شده است.خدواند در قرآن در آیه 21 سوره مبارکه روم می فرماید:

«  ومن ایاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها وجعل بینکم موده ورحمه ان فی ذلک لایات لقوم یتفکرون»

واز نشانه هی او اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا درکنار انان آرامش یابید؛ومیانتان مودت ورحمت قرار داد در این نشانه هایی است برای گروهی که تفکر می کنند.

هدف خداوند از بیان آیه این است که میان دو همسر مودت ومهر ومحبت برقرار باشد ودر کنار هم احساس آرامش کنند .بنابراین اصل در زندگی خانوادگی وجود فضایی آرام ومحبت آمیز است .زن وشوهر باید سعی کنند که در محیط خانواده؛میان اعضاءآرامش به وجود آید وروز به روز ؛عواطف ومحبتشان به هم بیش تر شود.

.

  • """ صَیِّب """

۱۰ راه برای نمازخوان کردن کودکان

""" صَیِّب """ | شنبه, ۲۳ فروردين ۱۳۹۳، ۰۶:۴۶ ب.ظ

چگونه کودکمان را با نماز و روزه آشنا کنیم؟      

   


ممکن است این سؤال برایتان پیش آمده باشد که چگونه از کودکی فرزندم را باآموزه ها و تکالیف دینی آشنا کنم تا در نوجوانی و بزرگسالی انسانی معتقد شود و خودش به این امور علاقه داشته باشد و از فرامین الهی سرپیچی نکند؟ خیلی از ما والدین برای آموزش مسایل دینی به فرزندانمان از روشهایی سخت گیرانه استفاده می کنیم که با اجبار و تنبیه همراه است و گاهی باعث می شود که فرزندانمان بخصوص در سنین نوجوانی از دین، نماز و روزه فراری شوند.

گاهی هم برعکس آنقدر کودک را رها می کنیم که حتی در نوجوانی هم با اصول دین ناآشناست و نمی داند چگونه باید مناسک دینی را به جا بیاورد.

خداجویی در کودکان فطری است. بنابراین برای آموزش مسایل دینی و اصول دین به فرزندانتان لازم نیست خیلی خودتان را به سختی بیندازید تنها کافی است که خودتان الگوی مناسبی باشید. کودکان بیشتر از اینکه با گوشهای خود بشنوند حرکات و رفتار شما را زیر نظر دارند و سعی می کنند مانند شما رفتار کنند تا بزرگ به نظر بیایند. وقتی از سنین کم مانند ۲ سالگی ببینند که شما نماز می خوانید و حرکات خاصی را با بیان اذکار خاصی انجام می دهید، علاقمند خواهند شد تا مانند شما همان حرکات و کلام را تکرار کنند. همین قدر که شما با روی باز از این همراهی آنها استقبال کنید و اجازه دهید کنار شما بایستند و مانند شما دولا و راست شوند، آموزش مسایل دینی را شروع کرده اید.

.

  • """ صَیِّب """

تربیت دینی بچه ها

""" صَیِّب """ | جمعه, ۲۲ فروردين ۱۳۹۳، ۰۵:۵۲ ب.ظ
تربیت دینی بچه ها,تربیت دینی,تربیت

وقتی داستان حضرت یوسف(ع) را ورق می زنیم، می بینیم زمانی که برادران حضرت یوسف(ع) او را به چاه انداختند، او 9سال بیشتر نداشت. ولی چون تربیت دینی شده بود، روحیه خودش را از دست نداد بلکه با تکیه و استمداد از خدا به جایی رسید، که همگی او را به عنوان عزیز مصر می شناختند.

اگر فرزند ما، با تربیت دینی بزرگ شود، این نوع تربیت، هم به خودش و هم به اطرافیانش کمک می کند. کودکی که با خدا آشنا و بزرگ شده باشد، در زندگی احساس خلا و پوچی نمی کند. حس می کند تکیه گاهی دارد که می تواند درهنگام مشکلات، به او تکیه کند و از او کمک بخواهد. نه اینکه در هنگام مشکلات، روحیه خودش و اطرافیانش را خراب کند و بعد کاری کند که دود آن داخل چشم خودش وبقیه برود.

برای اینکه پدرومادرها متوجه بشوند که چقدر فرزندشان تربیت دینی شده، یک راهش این است که پدرومادرها به بچه ها مسوولیت بدهند یا هنگامی که بچه، به مشکلی برمی خورد، اجازه بدهند، آن مسوولیت یا مشکل را خودش حل کند و آن ها فقط نقش نظارتی را داشته باشند. آنجاست که می توانند متوجه بشوند که فرزندشان چقدر با خدای خودش ارتباط دارد، چقدر خدا را درگیر زندگیش می کند، چقدر صبر و تحمل دارد و از کوره در نمی رود و...

تربیت دینی بچه ها، به درد آخرت پدرومادرها نیز می خورد؛ امام صادق(ع) از پیغمبراکرم(ص) نقل می کند که حضرت فرمود: «روزی حضرت عیسی(ع) از قبرستانی می گذشت و دید، مرده ای را عذاب می دهند. سال بعد، از همان قبرستان گذشت و متوجه شد که عذاب آن مرده برداشته شد. از خدا پرسید: قضیه چیست؟ خدا فرمود: فرزندی دارد که جاده ای را ترمیم کرد و یتیمی را پناه داد؛بدین سبب عذاب را از او برداشتم.»[1]
روایت دیگری می گوید:
روزی رسول اکرم (ص) از قبرستان بقیع می گذشت و به یاران فرمود: «بشتابید! در برگشت، یاران خواستند با سرعت بگذرند، حضرت فرمود: آرام بروید. در رفت، مرده ای را عذاب می کردند و در بازگشت، عذاب از او برداشته شد؛ چرا که فرزندی دارد و در همین فرصت نزد معلم رفت و (بسم الله الرحمنِ الرحیم) را آموخت و خداوند به همین جهت، عذاب را از پدر او برداشت.»[2]

منابع:
[1]. تفسیر نمونه،ج13،ص11و12
[2]. الگوهای تربیت کودکان و نوجوانان،ص205و

  • """ صَیِّب """

فضائل قرآن کریم در آیینه روایات

""" صَیِّب """ | پنجشنبه, ۲۱ فروردين ۱۳۹۳، ۱۰:۰۸ ب.ظ

 قرائت قرآن تدبر و فهمیدن وعمل به

 قرآن در روح و روان و جسم انسان

  آن چنان تأثیری می‌گذارد که رفتار او

 متعادل، محبوب مردم و خدامی‌گردد،

 در نتیجه سعادت دنیا و آخرت را برای

 خود به ارمغان می‌آورد.  به گزارش

 شفقنا به نقل از خبرگزاری حوزه، آنچه

 در ذیل می خوانید بخشی از فضائل قرآن

 و آثار دنیوی و اخروی آن بر اساس روایات و منابع دینی است.

.

  • """ صَیِّب """

رابطه قرآن و تعلیم و تربیت

""" صَیِّب """ | چهارشنبه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۳، ۱۱:۵۰ ب.ظ

مقدمه:
قرآن کلام وحی،کلام خداوند و کلام خالق

انسان است. عام است و فراگیر، که در

کلیات و حتی بسیاری از جزئیات حیات

بشر به عالمانه‌ ترین شیوه‌ها وارد شده

است، «و نزلنا علیک الکتاب تبیاناً لکل شیءٍ و هدیً و رحمةً و بشری للمسلمین».(1)  قرآن کتاب هدایت است. «ذلک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین».(2) و این تنها هدف نزول رسالت قرآن و بعث پیامبران است و البته لازمة هدایت تربیت است. قرآن راه را می‌نمایاند، «ان الدین عندالله الاسلام».(3)  امّا به این نیز بسنده نمی‌کندو با برترین شیوه‌ها و روش‌ها انسان را گام به گام در این طریق راهنمایی می‌کند. به او می‌آموزد که چگونه این حیات مادی و معنوی را به حیات طیبة الهی بدل کند. در حقیقت قرآن هم مربی و هم هادی انسان است. وقتی از انسان سخن می‌گوید، چنان از اسرار پر رمز و راز او پرده بر می‌دارد که هیچ انسان شناسی را یارای چنان ادعایی نیست. او را با تمام جوانب و ابعاد، ویژگی‌های فطری، نقاط قوت و ضعف و توانمندی‌ها و استعدادهایش باز می‌شناساند. روش‌ها و شیوه‌های تربیتی ارائه شده توسط قرآن بسیار متنوع است و کاربرد هر کدام از آنها به مقتضای حکمت الهی، بر حسب موارد و شرایط و حالات افراد و گروه‌ها متفاوت می‌باشد. توجه مستقیم خطابات قرآنی و بقیة کتب آسمانی به انسان، نشان از توجه عمیق و دقیق همة ادیان الهی به ویژه اسلام به نفس انسانی و ابعاد مختلف وجودی او است. توجه اسلام به ابعاد فردی انسان، اعم از بعد عاطفی (وجدان، امیال، غرایز، احساسات و...) عقلانی (خرد، دانش، شناخت، افکار، عقاید و...) رفتاری و نیازهای زیستی، روحی، و روانی، عاطفی و... او، نشانگر این اهمیت است.
از آنجا که دین ارائه شده توسط کتب آسمانی و انبیاء الهی، به ویژه قرآن و پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ ، برنامه زندگی بشر می‌باشد،(4) پس منطقاً این برنامه باید بر تمام شئون زندگی او منطبق باشد. در قرآن و سنت برای انسان یک برنامه زندگی کاملاً منسجم و منظم طراحی شده است. به همین منظور تربیت در اسلام دارای راه و رسم منسجم و کاملی است. انسان برای بهره بردن از آن برنامة کامل، سالم و همه جانبه باید تحت یک تربیت صحیح و البته فراگیر به نحوی که تمام طول عمر او همة جوانب و ابعاد انسانی‌اش را در بر گیرد، باشد.(5)

.

  • """ صَیِّب """